شعر بدون نقطه از علامه حسن زاده آملی
الله سر هر اسم و رسمی الله مهار هر طلسمی
الله سرور روح سالک حامی و حمای در مهالک
الله ورای کل کامل سر سلسله ی همه مراحل
محمود مسلم ملائک امار مطاع در ممالک
هم سالک و هم سلوک و مسلوک او مالک و ماسواه مملوک
هر حکم که داد هر دل آگاه سر لوحه ی حکم اسم الله
اسمی که در او دوای هر درد اسمی که روای مرئه و مرد
اسمی که مرادآدم آمد اسمی که سرود عالم آمد
سوداگر اگر در او دل آسود سودا همه سود دارد و سود
مر همدم کردگار عالم کی هول و هراس دارد و هم
دل در حرم مطهر او گل گردد و هم معطر او
هر دل که ولای وصل دارد همواره هوای اصل دارد
موسی که هوای طور دارد کی دل سر وصل حور دارد
ای وای مر آدم هوس را دل داده کام سگ مگس را
در وصل صمد رسد رصدگر در اسم احد رود سراسر
درگاه سحر مراد سالک دادار دهد علی مسالک
لوح دل آملی اواه دارد صور ملائک الله
شاد و پرنشاط ، سرزنده و پرکار...
ما اگر چادر سر می کنیم ، نقاش هم هستیم ، خطمان هم خوب است
حرفهای دخترانه مان سرجایش ، شوخی های دوستانه مان را هم می کنیم ،
نمایشگاه و تئاتر هم می رویم ، سینما هم اگر فیلم خوب داشت …
کوه هم می رویم ، عکس های یادگاری ، فیلم های پر از خنده و شادی…
پای سجاده ام گریه اگر می کنم ، خنده هایم بین دوستانم هم تماشایی است !من یک عالمه دوست و رفیق دارم.
ما اگر سخنرانی می رویم ، پارک رفتنمان هم سرجایش است …
کی گفته ما چادری ها…؟؟؟
من قشنگ تر از دنیای خودمان سراغ ندارم !دنیای من و این رفیقان با خدایم
همین هایی که دنبال زندگیشان در کوچه و خیابان نمی گردند ،
همین هایی که وقتی دلت را می شکنند تا حلالیت ازت نگیرند ول کن نیستند ،
همین هایی که حیاشان را نفروختند …